پرستاران، خادمان بیمنت و فرشتگان سپیدپوش جامعه هستند که لباس خدایی بر تن دارند، آنان حمایت و پشتیبانی جامعه را میجویند و خواهان ارج نهادن جامعه به جایگاه واقعی خویشند، همچنان که مقام معظم رهبری میفرماید: "طرف حساب پرستار فقط خداست."
همزمان با روز ولادت شیر زن واقعه کربلا که توانست با پیامرسانی، شایستگی زنان را در تاریخ به منصه ظهور رسانده و ضامن بقای اسلام باشد و از بازماندگان حادثه تلخ عاشورا مراقبت و پرستاری کند، روز پرستار نامیده شده است. در کشور ما نیز پرستاران، در طول هشت سال دفاع مقدس، و در زمانهای بحرانی به رغم کمبودها و مشکلات، خالصانه و بیریا در جهت بهبود وضعیت بیماران تلاش کردند و غالبا به جای این که در آغوش گرم خانواده به سر ببرند، بر بالین مجروحان جنگی، مصدومان و بیماران حاضر شده و از آنان مراقبت کردند.
واژه پرستار به معنای پرستنده؛ غمخوار و حافظ میباشد. و در فرهنگ لاتین پرستار از لغت Nutricious گرفته شده است که به معنای پروردن؛ تغذیه کردن و پرورش دادن است. با توجه به این معنا هرگونه مراقبت و مواظبتی که فرد از فرد دیگری اعم از بیمار یا سالم به عمل آورد پرستاری نامیده میشود.
آنگاه که رنج و درد بر کالبد انسان حملهور گشت و سلامت وی را پایان داد، پرستاری به وجود آمد؛ یعنی از زمان پیدایش بشر، این حرفه مقدس بر عرصه گیتی نمایان شده است. در مسیر تاریخ، پرستاری همپای پزشکی در خدمت انسانها بوده است و به تدریج، این دو در قالب علم پیشرفت نمودهاند و در زمانهای بحرانی، مانند حوادث طبیعی و جنگها، خدمات شایان توجهی انجام دادهاند.
پرستاری در فرهنگ اسلامی
در فرهنگ اسلامی و تعابیر قرآنی، آن هنگام که پرستار برای یاری انسان نیازمندی تلاش میکند و نیازهایش را برمی آورد، مثل آن است که او را از مرگ رهایی بخشیده و بدین کار، موجبات خرسندی خداوند را فراهم کرده است؛ زیرا پرستاری که با تلاش خویش جان مجروح یا بیمار ناتوانی را نجات میدهد و برای بهبودی وی فعالیت میکند، به یقین او را زنده کرده است و هر که فردی را زنده کند و به جامعه پر تلاش انسانها باز گرداند، مثل آن است که خدمتی شایان به همه مردمان کرده است. قرآن کریم در آیه 32 سوره مائده در این باره میفرماید: "و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است.
باید تاریخ پرستاری در اسلام را از پرستاری حضرت فاطمه علیهاالسلام دانست. حضرت زهرا علیهاالسلام در جنگ احد از پدر بزرگوارش پرستاری نمود و با چهارده تن از زنان مسلمان از زخمیها پرستاری کردند.
پیامبر گرامی نیز در این زمینه میفرماید: هر کس برای برآوردن نیاز بیماری بکوشد چه آن را برآورده سازد و چه نسازد، از گناهانش پاک میشود مانند روزی که از مادر زاده شده است.
پرستاری از مجروحان و کمک به ناتوانان، در فطرت و نهاد هر انسانی وجود دارد که حاکی از اهمیت آن در زندگی اجتماعی است. سیره رهبران الهی نیز همواره بر این بوده که در میدان انجام کارهای پسندیده، گوی سبقت را از همه انسانها بربایند و انسان کامل عصر خویش و الگو برای آیندگان باشند تا بدین ترتیب، بزرگترین مشوق انسانها در عمل به نیکیها گردند. یکی از کارهای نیک ،" پرستاری" از بیماران است و رهبران الهی نیز بدان همت میگماردند.
پرستاری در اسلام
آغاز پرستاری در اسلام با شروع جنگهای مسلمین و جهاد بوده است. در این جنگها؛ هم بانوان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و هم سائر زنان مسلمان در خدمت پرستاری سهیم بودند. و باید تاریخ پرستاری در اسلام را از پرستاری حضرت فاطمه علیهاالسلام دانست. حضرت زهرا علیهاالسلام در جنگ احد از پدر بزرگوارش پرستاری نمود و با چهارده تن از زنان مسلمان از زخمیها پرستاری کردند.
دیگر پرستاران صدر اسلام عبارتند از: ام عماره(انیسه)؛ میمونه؛ رفیده؛ ام سلمه؛ ام عطیه و حضرت زینب کبرا علیهااسلام که از پنج امام در زمانهای مختلف پرستاری نمود.
زینب نقش نگهدارى از قیام خون بار حسینى را بر عهده داشت که قطعا اگر او این بار را بر دوش نمىگرفت، خون سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین صلوات الله علیه پایمال مىشد و بسیار دشوار بود که نهضت ابىعبدالله علیه السلام به مردم اعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله و پیشتازى عقیله بنىهاشم علیهاالسلام در رسوا نمودن هیئت حاکم، و تبلیغ او از انگیزه قیام برادرش، یزیدیان به هدف پلید خود نائل مىآمدند و نام رسول الله صلى الله علیه و آله را نه تنها از منارههاى مساجد بلکه از تاریخ، پاک و محو مىکردند و این از نیّات شوم آنان بود.
پرستاری حضرت یوسف (ع)
زمانی که حضرت یوسف (ع) در زندان مصر بود، به زندانیان خدمت میکرد. خدمات او به زندانیان به گونهای بود که توجه آنان را به سوی خود جلب کرد، به طوری که آن حضرت را از نیکوکاران میدانستند. در این مورد در تفسیر بخشی از آیه 36 سوره یوسف؛ "ما تو را از نیکوکاران قرار دادیم"؛ به نظر عدهای از مفسرین، حضرت یوسف (ع) در زندان از بیماران زندانی، پرستاری و نیازهای آنان را برآورده میکرد. به این دلیل او را از نیکوکاران میدانستند.
نُسَیبه، پرستار با ارزش
تاکید اسلام بر بزرگداشت کار پرستاری و سفارش به انجام آن، باعث شده بود که بسیاری از اصحاب رسول خدا اعم از زن و مرد، به این کار اهتمام ورزند.
"نسیبه" یکی از زنان صدر اسلام است که با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت نمود. وی بیشتر روزها روزه دار بود و از عبادت خداوند غفلت نمیورزید. این زن شجاع و با شهامت، در جنگهای احد، حنین، حدیبه و یمامه شرکت داشت و همواره مَشکی بر دوش میکشید و خورجینی نیز در برداشت و هر جا تشنهای مییافت و یا ناله مجروحی را میشنید، بیدرنگ بر بالینش حاضر میشد. وظیفه او، رساندن آب به سربازان و نیز مداوای زخمیان بود.
حضرت زینب، پرستار نهضت حسینى
حضرت زینب علیهااسلام در سال پنجم هجری از مادری چون فاطمه زهرا علیهااسلام متولد شد و در دامان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام پرورش یافت. یکی از سیرههای عملی زندگی این بانوی الهی، پرستاری و دستگیری از حال بیماران و درماندگان بود. اتفاقات سختی که در طول حیات سراسر مرارت بار ایشان رخ داد؛ همچون بیماری مادر بزرگوارشان، ضربت خوردن پدر، مسمومیت برادر و بالاخره حادثه بزرگ کربلا، زینب را به عنوان الگوی پرستاران معرفی کرد.
مادرم، ای که هر روز و شب با اخلاق نیکویت، با دست مهربانت و با چشم دل سوزت به پرستاری از من همت میگماری و در ایام بیماری، بیدرنگ و سرگردان به دنبال التیامم میگردی و آسایش من را به همه دنیا ترجیح میدهی، این روز را به تو نیز تبریک می گویم، ای پرستار بی توقع زندگی من.
پرستار بزرگ صحرای کربلا، در آن روز سخت، وظایف سنگینی به عهده داشت: تقویت روحیه مجروحان و خانواده شهدا، رسیدگی به بازماندگان و کمک به اطفال. هم چنین ایشان به مراقبت از حضرت سجاد علیه السلام نیز که در بیماری شدید به سر میبرد، مشغول بود.
حیف است زینب سلام الله علیها را تنها پرستار بیمار بخوانند زیرا پرستارى از بیمار یکى از کوچکترین مسؤولیتهاى حضرت زینب سلام الله علیها بود، و هر چند پرستارى وظیفه سنگین و ارزشمندى است و پرستار متعهد باید با صبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملایمات براى انجام خدمتش بنماید و چنین کارى از عهده هر کس بر نمىآید ولى با این حال مقام زینب کبرى سلام الله علیها، آن قدر والا و عظیم است که او را پرستار انقلاب حسینى باید بنامیم، زیرا این پرستارى به مراتب مهمتر و سرنوشت سازتر از پرستارى بیمار بود. زینب نقش نگهدارى از قیام خون بار حسینى را بر عهده داشت که قطعا اگر او این بار را بر دوش نمىگرفت، خون سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین صلوات الله علیه پایمال مىشد و بسیار دشوار بود که نهضت ابىعبدالله علیه السلام به مردم اعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله و پیشتازى عقیله بنىهاشم علیهاالسلام در رسوا نمودن هیئت حاکم، و تبلیغ او از انگیزه قیام برادرش، یزیدیان به هدف پلید خود نائل مىآمدند و نام رسول الله صلى الله علیه و آله را نه تنها از منارههاى مساجد بلکه از تاریخ، پاک و محو مىکردند و این از نیّات شوم آنان بود.
عقیله بنىهاشم علیهاالسلام در پس آن مصیبت بزرگ؛ آن چنان بار سنگین پرچم ولایت را بر دوش گرفت و در برابر کفر ایستاد و سخنرانى کرد و حرکت را در مردگان آغاز نمود که از آن جا حرکت توابین و دیگر حرکتهاى اسلامى آغاز شد و تا امروز و فردا و فرداها، آثار این حرکت عظیم زینبى، هویدا است و به برکت این بانوى بزرگوار و قیام مبارکش، هم چنان بیرقهاى خونین عاشورا به نشانه روز انتقام مظلوم از ظالم، در سراسر جهان افراشته مىشود. زیرا زینب کبرى سلام الله علیها بود که پیام خونین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را به تمام نسلها و عصرها رساند.
مأخذ
|